فلسفه وضو و نماز در دین اسلام چیست؟
درسنامه فقه تحلیلی، انتشارات مختومقلی فراغی: مولف محمد عبدالصمد(صمد)بدراق نژاد
فلسفه وضو ونماز در دین اسلام چیست؟
فلسفه وضو طهارت جسم است،و فلسفه نماز طهارت روح است برای کسب معنویت جهت حصول معرفت از حق تعالی می باشد.
توضیح اول:
آداب وضو در مذاهب اسلامی اعم از اهل سنت وجماعت وامامیه (به معنای شیعه)به مصلحت نزدیک است وصحیح می باشد،اگر شخص نماز گزار درهمه مذاهب اسلامی به آداب وضو ی خود شک وشبهه داشته باشد می تواند غسل کند وبا انجام غسل احتیاج به وضو گرفتن ندارد،می تواندنماز خود را به جای آورد ، همه مذاهب اسلامی آن را قبول دارند،احتیاج به این همه یحث وجدل بی فایده ودشمن تراشی نیست و نخواهد بود،آن هم در عصری که اسلام مرادف شده است با معانی چون تروریست، جنگ، کشتار و خونریزی ، فقر و عقب ماندگی و…
توضیح دوم:
صمد بدراق نژاد می گوید بزرگترین هدف ما از مطرح نمودن فقه تحلیلی وکلام تحلیلی در کشور ایران وجهان اسلام متحد کردن مسلمانان از نظر فرهنگی در عمل می باشدنه با شعار ((کارها به عمل برآید،وسازندگی در فکر وعمل است)) می باشد،چندانکه اهل سنت دروغ را حقیقت نمی داند وامامیه (به معنای شیعه) حقیقت را دروغ نمی داند.
توضیح سوم:
اگر فقهای جهان اسلام در مذاهب اسلامی اعم از اهل سنت وجماعت و امامیه (به معنای شیعه)احکام فقهی وکلامی را که صادر می کنند :مبنای عقلی، علمی و یقینی داشته باشد در مرتبه حجت است،و خواهد بود لذا همه مسلمانان آن را قبول خواهند نمود اگر این رویه از سوی علمای جهان اسلام پذیرفته شود در آینده نزدیک مذاهب اسلامی از نظر فرهنگی بیش از پیش به همدیگر نزدیک خواهند شد ودر نهایت متحد خواهند بود .
توضیح چهارم:
بزرگان وحکمای جهان اسلام چنین گفته اند:
هر انسانی در کار خیر وعمل نیک یکی نیست ،بلکه هزار است.
توضیح پنجم:
با مطرح کردن معادله خطر بزرگ (زیان بشری ناشی از تخریب زسیت محیط وزیست کره)در اقتصاد مکتب ایرانی طرح ها وبرنامه های زیادی مطرح وارائه شد از جمله ،طرح ده ماده ای در جهت تحول ساخت وساز توسعه شهری ،در شهرهای ایران تدارک دیده شد، ودر آینده نزدیک قصد داریم آن را به صورت فیلم اکران نماییم،اگر طرح بدون انحراف از اهداف اصلی به پیش رود ،شهرهای ایران از جمله شهر تهران از تمیز ترین وپاک ترین شهرهای جهان خواهد شد،ما نمی توانیم خود را بقبولانیم ،اما می توانیم کاری کنیم دیگران ما را قبول کنند ،آیندگان به ما نگویند،بودند،دیدند،سکوت کردند.
توضیح ششم:
زمانی که این درس نامه را می نویسم، بدانید که فقیر ترین وعقب مانده ترین کشور های جهان در جهان اسلام قرار دارد! چرا چنین است؟
توضیح هفتم:
چرا در عصر فرا صنعتی همه تمدن های شناخته شده در جهان از جمله تمدن غرب،تمدن های شرقی مانند تمدن هند،تمدن چین،تمدن ژاپن همه شکوفا شده اند، اما تمدن اسلامی به عقب نشسته است قبول دارم کارهای بزرگی درجهان اسلام صورت گرفته است ،اما معتقدم کارهای بزرگتری باید صورت گیرد، تحول علمی در جهت بالابردن شعور سیاسی وبرقراری امنیت وصلح پایدار در کشور های اسلامی از مهم ترین اهداف ماست اگر امنیت در کشور های اسلامی برقرار باشد،توسعه همه جانبه میسر خواهد بود،بخاطر بسپارید عقلانیت سیاسی بر احساسات انقلابی پیروز است.
نمی خواهم به افرادی که درجهان اسلام نظریه جنگ مذاهب را مطرح می کنندفحش و ناسزا بگویم و نسبت بد به آنها بدهم اما آنان بدانند که جهان به سوی معنویت به پیش می رود ،انسان عصر فراصنعتی هزاران بار انسانی تر از انسان های قرون گذشته زندگی می کنند وبه دیگران امید زندگی می دهند .
برای آتش روشن کردن احتیاجی نیست خورشید را به زیربکشیم،کافی است آتش درون را را شعله ور کنیم برای آتش زدن همه جهان بس است.
آینه دل را صیقل دهی،خدایی را درآن بینی که نمی دیدی.
یاغشی بولسانگ،یاغشینی گوررسنگ.
ترجمه ؛
نیک باشی،آنچه نیک است را بینی.
یاغشی بول،یادا یاغشیلق اِد.
ترجمه اول ؛
نیک باش یا نیکی کن.
ترجمه دوم؛
نیک باش،یا به دیگران نیکی کن.
هر یرده یاغشیلق بولسا،تانگری شوندا دیر.
ترجمه؛
هر جا خوبی باشد،خداوند آنجاست.
هر یرده دوغریلیق بولسا،تانگری باردیر.
ترجمه؛
هرجا راستی باشد،خداوند آنجاست.
هر یرده بیر آجی دویرسنگ،تانگری هم دویر.
ترجمه اول؛
گرسنه ای را سیر کنی،درحقیقت خدای را سیر نمودی.
ترجمه دوم؛
گرسنه ای را غذا دهی،خدای هم از آن می خورد ومی آشامد.
بیر غملینی شاد ادسنگ،تانگرینی شاد ادرسن.
ترجمه اول؛
غمگینی را شادکنید،خدای را شاد کردی.
ترجمه دوم؛
غمگین و شکسته حالی را خوشحال کنید،خدای را خوشنود نمودید.
بو یولدا انجدمیق یوقدیر،خوش ادمیگ کوپدیر.
ترجمه؛
این راه آزردنی نیست ،شاد کردن درآن بسیار.
بیر عالما حرمت قویمق،تانگری غا حرمت قویمق دیر.
ترجمه؛
احترام به دانشمند،احترام به خداوند است.
عالملر،تانگرینگ سوین بنده لری دیر.
ترجمه ؛
دانشمندان را خدواند بسیار دوست می دارد.
تانگری هر کیشینی سویسا،اونگا علم قاپیسنی آچیر.
ترجمه اول؛
خداوند هرکس را دوست داشته باشد،بارگاه علم را به او می گشاید.
ترجمه دوم؛
خداوند هر کس را دوست داشته باشد،به او علم می بخشد.
تانگری تبارک و تعالی هر کیشی،علم برسا اوزی بیلن بیر ادیر .
ترجمه؛
خداوند به هرکس علم ببخشد، با خود یکی نموده است.
پندهای پیران دانای ترکمن؛
اولیا لرنگ آیدن سوزلری،اولرنگ کرامتی دیر.
ترجمه؛
سخن اولیا،کرامت آنان است.
توضیح اول؛
اولیا به چه معناست؟
به معنای دوستان خداوند می باشد.
آنقدر انسان بودم وانسانی زیستم تا از مرگ بر خودم نترسم .
عشق هرجاند ه بیر اوچمز اودیر، هرکیمده بولمسا،بولمساین ؛
ترجمه اول؛
عشق آتش جان افروز بود،در هرکه نباشد نباشد.
ترجمه دوم؛
آتش عشق درهمه جان ها شعله ور بود، درهر که نبود ،نبود.
تانگری بنده بولسانگ،تانگری سانگا بنده دیر.
ترجمه اول ؛
خدای را بنده باشید،خدای بنده تو باشد.
ترجمه دوم؛
خدای را بنده باشی،خدای تو را بنده باشد.
هر یورتده عدالت بولمسا ،برکت اوچر،
ترجمه اول؛
در هر جامعه ای عدالت نباشد، رحمت نخواهد بود.
ترجمه دوم؛
درهر جامعه ای عدالت نباشد،نعمت می خشکد
ترجمه سوم؛
در هر جامعه ای عدالت نباشد،روزی نخواهد بود.
ترجمه چهارم؛
در هر جامعه ای عدالت نباشد، برکت می خشکد.
اوزینگ تانیماق،بنده لیک دا خوش بولمق دیر.
ترجمه اول؛
خودشناسی،خوشنود بودن در بندگی است.
ترجمه دوم؛
خودشناسی،خوشنود شدن در بندگی است.
ترجمه سوم؛
خود شناسی،خوشنودی است.
فیلسوف عارف دیر،عارف دا فیلسوف دیر،بیربیرندن حابرلری یوق.
ترجمه اول؛
فیلسوف عارف است،و عارف فیلسوف، از همدیگر خبر ندارند.
اوزینگ تانیماق،تانگری تانیماق دیر.
ترجمه اول؛
خودشناسی،خدا شناسی است.
اوزینگ تانیماق، دنیانی تانیماق دیر.
ترجمه اول؛
خودشناسی،جهان شناسی است.
گوِن بیلن اوچسنگ، عقل بیلن یترسنگ.
ترجمه اول؛
با دل پرواز کنی،با عقل به آن دست یابی.
ترجمه دوم؛
با قلب پرواز کنی،با عقل به آن خواهی رسید.
ترجمه سوم؛
پرواز با خیال باشد،با عقل انجام گیرد.
کویه دولمق یوقدیر، دنیا گه اوجی قِرق،
ترجمه اول؛
عقل لبریز نشود،وجهان نهایت ندارد.
ترجمه دوم؛
عقل گوشه نمی گیرد،وجهان بدون کرانه.
آجی دان قورقسنگ ایشنگ ایش دالدیر، آجی دان قورقماسنگ ایشنگ ایش دیر؛
ترجمه اول؛
مرگ را هراسیدی کار کارنیست،مرگ را نهراسیدی کار کار است.
ترجمه دوم؛
مرگ را هراسان باشی کار کار نیست،مرگ را نهراسی کار کار است.
ایش ایش دیر،ایش ایش او چون دیر.
ترجمه؛
کار ،کار است،کار برای کار است.
ایش ایش دیر،ایش ایش اوچین دیر.
یاغشی ایشده یکه دال سِن.
ترجمه اول؛
درکار خیر و عمل نیک تنها نیستی.
ترجمه دوم؛
درکار خیر و عمل نیک تنها نخواهی بود.
توضیح اول؛
خداوند در کارهای خوب با انسان ها همراه است.
یاغشی ایشده،تانگری سِن بیلن دیر.
ترجمه؛
در کار خوب خدا با توست.
یاغشیلق ،تانگری دان دیر.
ترجمه اول؛
نیکی از خداوند است.
ترجمه دوم؛
خوبی از خداوند است.
توضیح اول؛
انسان به خودی خود،چیزی از خود ندارد.
پندهای اولیای بزرگ ترکمن ؛
قریب اوز ایلندا یاد دیر.
ترجمه اول؛
فقیر نزد قوم وخویش خود خویشاوند ندارد.
ترجمه دوم؛
فقیر ،قوم وخویش ندارد.
ترجمه سوم؛
فقیر نزد قوم وخویش خود،خویش ندارد.
ترجمه سوم؛
ایل ،به معنای قوم وخویش است.
یاد،درترکمنی به معنای کسی است که خویشاوند نیست،یا نسبت نسبی و سببی ندارد.
حضرت علی (کرّم الله وجه)می فرماید؛
انسان تهیدست درشهر خویش نیز بیگانه است.
حضرت مختومقلی فراغی (رضی الله عنه ورضوا عنه) می فرماید؛
قریب آدما دوست یوق دیر،دوغن دا یوق دیر؛
ترجمه اول؛
برای انسان فقیر، دوست و برادر وجود ندارد.
رسول الله (صلی الله علیه وسلم)می فرماید؛
الفَقرُ فَخری،
ترجمه؛
فقر برایم افتخار است.
توضیح اول؛
مراد رسول الله (صلی الله علیه وسلم)از فقر،فقر وجودی است ،فقر مادی است،نَحنُ اغنیا واَنتم فقرا.
اصلاح اشتباه تایپی؛ مراد رسول الله (صلی الله علیه وسلم)فقر وجودی است،فقر مادی نیست.
هرزادی سویگی دا گوردیم،یاردماق اونینگ سروری؛
ترجمه اول؛
هرچه را دیدم از عشق بود،آفرینش تاجی برسر داشت.
ترجمه دوم؛
هرچه را دیدم از عشق بود،آفرینش درآن سرآمد بود.
ترجمه سوم؛
سویگی؛
در زبان ترکمنی به معنای عشق است.
سویگی،یاردما قینگ فلسفه سی دیر؛
ترجمه؛
عشق فلسفه،آفرینش است.
ترجمه دوم؛
یاردماق درترکمنی به معنا ی آفرینش است.
یاردماق عشق بیلن باشلیار،
ترجمه اول؛
آفرینش، با عشق آغاز می شود.
هر زادی گورسم آیدیان، هر زادی آیدسیم گویان.
ترجمه اول؛
هرچه را بینم گویم،هرچه را گویم بینم.
توضیح اول؛
مراد از این جمله هرچه بینی یقین بدان،هرچه را یقین بدانی بگو.
اصلاح اشتباه تایپی؛
هر زادی گورسم آیدیان،هر زادی آیدسیم گویان.
هر زادی گورسم آیدیان، هر زادی آیدسم گوریان.
ترجمه اول؛
هرچه را بینم گویم،هرچه را گویم بینم.
توضیح اول؛
مراد از این جمله هرچه بینی یقین بدان،هرچه را یقین بدانی بگو.
دوغرلیق کرامت دیر.
ترجمه؛
راستی کرامت است.
کرامت دوغرلیقدن دیر.
ترجمه؛
کرامت از راستی برخیزد.
پندهای پیران دانای ترکمن؛
گِلِن دولت دیر؛
ترجمه اول؛
هر که آمد رحمت آورد.
توضیح اول؛
مُراد از گِلِن،مهمان باشد، در حدیث آمده است مهمان روزی خود را با خود می آورد.