فرعون علیه اللعنه در اشعار فراغی
فرعون علیه اللعنه در اشعار فراغی
سلسله مقالات فرهنگ قرآنی و اسلامی فراغی (۹)
(با همکاری بنیاد فرهنگی نظریه همگرایی تمدن ها)
تحقیق : حافظ اراز محمد آخوند یمرلی
فرعون علیه اللعنه در اشعار فراغی
لفظ فرعون ۷۴ بار در قرآن آمده و در داستانهای بنیاسرائیل و موسی (ع) به چشم میخورد و محل زندگی آنها سرزمین مصر بوده است ، البته در قرآن به اسم فرعون معاصر حضرت موسی (ع) تصریح نشده است.
فرعون به صفات مسرف ، طاغی ، عالی ، ذوالاوتاد توصیف گردیده و از سیاستهای شیطانی او با کید فرعون یاد شده است.
فرعون در ابتدا ادعای ربوبیت داشت و میگفت: «فَقَالَ أَنَا رَبُّکمُ الْأَعْلَی»«و گفت من پروردگار برتر شما هستم» (۲۴ نازعات)
سپس پا را فراتر گذاشته و ادعای الوهیت می کند : «وَ قَالَ فِرْعَوْنُ یا أَیهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَکم مِّنْ إِلَهٍ غَیرِی»«و فرعون گفت: ای جمعیت اشراف من خدایی جز خودم برای شما سراغ ندارم» (۳۸ قصص)
او دشمن سرسخت قوم بنیاسرائیل بود و پسران آنها را با انگیزه پیشگیری از ولادت حضرت موسی (ع) به محض ولادت میکشت و دختران را برای خدمتکاری زنده میگذاشت ، (۱۴۱ اعراف)
به عقیده او و قومش ، بنیاسرائیل بردگان و خدمتگزاران آنها بودند. (۴۷ مؤمنون)
موسی پس از رسیدن به پیامبری مأمور شد که با فرعون سخن بگوید تا ایمان آورد و بنیاسرائیل را رها سازد اما فرعون علیرغم ظهور معجزات و نشانهها به دست حضرت موسی(ع)، حاضر به پذیرفتن دعوت توحیدی او نشد و به موسی نسبت ساحری داد . خداوند برای تنبه فرعون و مردم مصر بلاهای متعددی را متوجه آنها نمود اما آنها باز ایمان نیاوردند تا اینکه موسی به فرمان خدا ، قوم خود را از مصر خارج نمود و فرعون و سپاهیانش آنها را دنبال نموده و در پی شکافته شدن آب دریا و عبور حضرت موسی(ع) و پیروان او به معجزه الهی ، در دریا غرق شدند . (ویکی فقه ، دانشنامه حوزوی)
*
ادعای ربوبیت فرعون
فَكَذَّبَ وَعَصَىٰ ٢١ ثُمَّ أَدۡبَرَ يَسۡعَىٰ ٢٢ فَحَشَرَ فَنَادَىٰ ٢٣ فَقَالَ أَنَا۠ رَبُّكُمُ ٱلۡأَعۡلَىٰ ٢٤
اما او تکذیب و سرکشی کرد . سپس پشت کرد و به کوشش و تلاش [علیه او] پرداخت. آنگاه [قومش را] جمع کرد و ندا داد و گفت: «من پروردگارِ برتر شما هستم».
لطف ادیبان برگچ اۏل موسیغا فتح نصرتی دینه دعوت ایلهگچ، فرعونینگ آرتیپ شرکتی
*
تعجب فرعون و دیگر کافران از زنده شدن پس از مرگ
قَالُواْ يَٰوَيۡلَنَا مَنۢ بَعَثَنَا مِن مَّرۡقَدِنَاۜۗ هَٰذَا مَا وَعَدَ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَصَدَقَ ٱلۡمُرۡسَلُونَ ٥٢
[و با ناباوری] میگویند : «وای بر ما! چه کسی ما را از قبرهایمان برانگیخت؟» [به آنان گفته میشود «این همان [روزی] است که [پروردگار] رحمان وعده داده بود؛ و پیامبران [در این باره] راست میگفتند .
توضیح :
« مَن بَعَثَنَا » : این سؤال بدان خاطر است که کافران با دیدن آن همه هول و هراس و دهشت و وحشت ، اختلاط عقول و اختلال حواسّ پیدا میکنند و ناخودآگاه چنین سؤالی بر زبانشان جاری میگردد . همان گونه که در دنیا معمول است که انسان به هنگام انجام کار بدی و یا رویاروی شدن با کیفر آن میگوید : وای چه کار کردم ؟ ! چنین کاری را من کردم ؟ آیا این بلا را من بر سر خود آوردم ؟
« هذَا مَا … » : این بخش ، پاسخ کافران به سؤال خودشان است . برخی هم آن را پاسخ آفریدگار ، یا فرشتگان ، و یا مؤمنان به کافران میدانند . (تفسیر نور مصطفی خرمدل ، صفحه ۹۲۸)
مختومقلی ایشان همان معنای خطاب مؤمنان بر کافران را از این آیه استنباط کرده است . (مؤمن قوللار جواب برسه گرکدیر)
فرعون، هامان، شدّاد، نیچه کافرلار ”اولوپدیک!” دییپ، حیران بولوپ دورارلار
“بیزی کیم دیرلتدی؟” دیییپ سورارلار مؤمن قوللار جواب برسه گرکدیر
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.